www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بوده‌ای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو آیا قاصدک‌های رها را دیده‌ای هرگز،که از شرم نبود شاد‌پیغامی،
میان کوچه‌ها سرگشته می‌چرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می‌کند
چیزی نمی‌خواهد

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

و چشمان تو آیا سوره‌ای از این کتاب هستی زیبا،تلاوت کرده با تدبیر؟

 
www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو از خورشید پرسیدی، چرا بی‌منت و با مهر می‌تابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعله‌های شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شب‌تابی سخن گفتی
از او پرسیده‌ای راز هدایت، در شبی تاریک؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو آیا، یاکریمی دیده‌ای در آشیان، بی‌عشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیده‌ای، رخ از نگاه عاشقان نیمه‌شب‌ها بربتاباند؟
تو آیا دیده‌ای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو آیا خوانده‌ای با بلبلان، آواز آزادی؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو آیا هیچ می‌دانی،اگر عاشق نباشی، مرده‌ای در خویش؟
نمی‌دانی که گاهی، شانه‌ای، دستی، کلامی را نمی‌یابی ولیکن سینه‌ات لبریز از عشق است…

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، داده‌ای آیا ؟!

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،تو آیا جمله می‌سازی؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

نفهمیدی چرا دل‌بستِ فالِ فالگیری می‌شوی با ذوق! که فردا می‌رسد پیغام شادی!

یک نفر با اسب می‌آید! و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

تو فهمیدی چرا همسایه‌ات دیگر نمی‌خندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بی‌آبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمی‌تابد؟


www.iranfars.ir گروه ایران فارس

نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کرده‌ای آیا؟

www.iranfars.ir گروه ایران فارس

جوابم را نمی‌خواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیده‌ام در تو!که عاشق بوده‌ام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته می‌دانی سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من! به گوش بسته می‌خوانی...